جای پا...

جای پا...

باید قدم برداری و حرکت کنی.
وگرنه اگر یک جا بمانی و راکد شوی، زود می گندی و می پوسی.
باید قدم برداشت و حرکت کرد، نباید یک جا ماند. گرچه همین قدم برداشتن هم باید با حساب و کتاب باشد. چه راست بروی و چه کج؛ جای پایت روی زمین می ماند اما جای پای درستی پا برجاتر است و باقی تر. پس چه خوب که جای پایت در راه درست باشد، وگرنه چقدر قدم ها که برداشته شده و در راه کج بوده است و حالا هیچ اثری از آن باقی نیست.
درست مثل رد پای آدمی روی برفها که سریع از بین می رود...

حرفهای شما
مهمونای خونه ی من

۹ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

تاوان...

يكشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۲، ۰۷:۲۰ ب.ظ

زیر پا خرد شدن؛

تاوان رها کردن شاخه برای لحظه ای رقصیدن در باد است...

خدا یا بنده!!!

چهارشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۲، ۰۶:۰۰ ب.ظ

خسرو حدود ساعت 6:30 صبح از خواب بیدار شد. سرحال و شاداب بود آخه یاد دوران کودکیش افتاده بود که هرروز صبح این موقع از خواب بلند می شد و صبحانه می خورد و بعد راهی مدرسه می شد.

ولی الان دیگر فرق داشت، حالا اون 29 سالش بود و هزار تا دغدغه داشت.

باز هم مثل چند سال گذشته تنها سر سفره صبحانه نشست و چند تا لقمه نون و پنیر و کره خورد. صبحانه که تمام شد یادش افتاد که نامزدش هما چند روز پیش برایش گردوی تازه اورده بود که بشکنه و بخوره اما بازم تنبلی کرد و یادش نبود.

سفره رو جم کرد و سریع دوباره آبی به صورت زد تا راهی اداره برای گرفتن وام بشه.

از درب حیاط که بیرون زد باد پاییزی خنکی صورتش را نوازش می داد و چقدر براش این هوا لذت بخش بود

به یاد مهرهایی که گذشت...

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۰۷ ب.ظ

مثل باد گذشت،

اون روزایی که همه ی دغدغه ی روزای آخر تابستونش، خریدن کتاب ها و جلد کردن اونا بود.

چقد ذوق داشتیم که روز اول لباسای شیک بپوشیم و بریم مدرسه.

چه شیرین بود زنگای تفریح، جقد منتظر می شدیم تا زنگ ورزش برسه و فوتبال بازی کنیم.

حیف که زود گذشت و الان ما با دیدن عکسای کتابای اون موقع یا عکسای خودمون فقط غصه میخوریم و آروم اشکامون میاد.

حقم داریم آخه زمونه بی ریا و ساده اون موقع کجا و دنیای بی رحم حالا کجا...


http://ketabak.org/tarvij/sites/default/files/imagecache/nc_image/tarvij/place/138911/tarvij.89.11.16a.jpg

http://mec20.persiangig.com/image/cheshme&sang.jpg