جای پا...

جای پا...

باید قدم برداری و حرکت کنی.
وگرنه اگر یک جا بمانی و راکد شوی، زود می گندی و می پوسی.
باید قدم برداشت و حرکت کرد، نباید یک جا ماند. گرچه همین قدم برداشتن هم باید با حساب و کتاب باشد. چه راست بروی و چه کج؛ جای پایت روی زمین می ماند اما جای پای درستی پا برجاتر است و باقی تر. پس چه خوب که جای پایت در راه درست باشد، وگرنه چقدر قدم ها که برداشته شده و در راه کج بوده است و حالا هیچ اثری از آن باقی نیست.
درست مثل رد پای آدمی روی برفها که سریع از بین می رود...

حرفهای شما
مهمونای خونه ی من

آیا نمی شد یا نمی شود؟

چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۴۸ ب.ظ

عقب مانده بودن از جایی آغاز می شود که دائما در حال درجا زدن باشیم.

یعنی هیچ پیشرفتی به جلو نباشد حتی یک قدم. سالهاست مرتبا کشور در همین سمت و سو پیش می رود، گرچه باید اظهار داشت که در موارد زیادی نیز گام های بلندی برداشته شده است ولی متاسفانه به دلیل عدم حمایت معنوی و مادی باز هم در همان چند قدمی که طی کرده درجا زده.

این روز ها که اخبار را مرور میکنم شاهد کاهش شدید قیمت نفت بودم و بهتر بگویم که بودیم. قیمت نفتی که از بشکه ای حدود 140 دلار حالا رسیده است به بشکه ای 57 دلار.

گرچه بیشتر مسئولان دولت فعلی مدعی اند که در بودجه بسته شده سال آتی مشکلی نخواهیم داشت و امیدوارم که واقعا دولت دچار مشکل نشود. اما نکته حائز اهمیت این است که تا کی باید به اقتصاد تک محصولی و خام فروشی وابسته باشیم؟

عربستان کثیف صادرات نفت را افزایش داده و با قیمت بسیار پایین آن را به ارباب محترمش تقدیم می کند و از طرفی داعش نجس نفت قسمتهایی از عراق را که در اختیار دارد با قیمت 25 دلار می فروشد تا سلاح از همان ها که ساختندش بخرد و به خیال خودش دنیا را از وجود کفار و مشرک پاک کند.

با یک نگاه ساده می توان دریافت که هدف بیشتر این توطئه ها بیشتر زمین زدن اقتصاد ایران است و باید اقرار داشت که اگر قرار باشد به همین منوال پیش برویم و بیشتر بودجه سالیانه کشور را بر پایه نفت ببندیم، وضعیت اقتصادی نابسامانی خواهیم داشت.

اگر کشور این توان را داشت که تولید نفت را کاهش بدهد و اتکای بودجه را از نفت بر میداشت، حالا این ما بودیم که برای آمریکا و اروپا در مذاکرات شرط تعیین می کردیم.

برای مثال گذری به بحث کشاورزی می زنم:

 

نمونه اول:

متاسفانه هنوز مسئولین به اهمیت سیاسی آب پی نبرده اند و نمیخواهند به آن به عنوان یک سرمایه مهم و شاید استراتژیک فکر کنند.

سدهای احداث شده در طی دهه های اخیر در کشور ما 650 عدد است و تعداد سدهای مورد مطالبه هم 537 عدد است که این تعداد از سد بسیار بیش تر از نیاز کشور ماست. تقریبا هزینه ساخت یک سد چیزی حدود 700 میلیارد تومان است.(لازم به ذکر است که دلیل خشک شده دریاچه ارومیه هم وجود تعداد 100 سد در آن ناحیه هست).

نمونه دوم:

مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که میانگین 40 درصد از 100 درصد آبی که از سد استفاده می شود تا به کشاورز برسد در شبکه های انتقال آب هدر می رود. هدر رفت آبی که از منابع زیر زمینی نیز برداشت می شود با توجه به وضعیت اسفناک انتقال آب و کشاورزی سنتی (استفاده از جوی گلی سر باز برای انتقال) نیز تقریبا حدود 50 تا 60 درصد از آب هدر می رود.

لازم به ذکر است که تنها از 20 تا 30 درصد آب استفاده مفید می شود که این یعنی فاجعه؛ یعنی وارد کردن محصول گندم که بیشتر نیاز کشور است و بماند باقی محصولاتی کشاورزی که باید وارد کنیم...

نتیجه:

به نظر شما

آیا نمی شود که با یک تدبیر درست و حساب شده و با یک برنامه به جا از هدر رفت آب حداقل با درست کردن مسیر لوله کشی جلوگیری کرد؟

آیا نمی شود با جلوگیری از هدر حداقل 20 درصد از منابع آبی، از اتکای بیشتر بودجه بر نفت کاست؟

آیا نمی شد از احداث بی مورد سدهایی که هزینه های میلیاردی دارند جلوگیری کرد؟

آیا نمی شد یا نمی شود؟؟؟

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">