جای پا...

جای پا...

باید قدم برداری و حرکت کنی.
وگرنه اگر یک جا بمانی و راکد شوی، زود می گندی و می پوسی.
باید قدم برداشت و حرکت کرد، نباید یک جا ماند. گرچه همین قدم برداشتن هم باید با حساب و کتاب باشد. چه راست بروی و چه کج؛ جای پایت روی زمین می ماند اما جای پای درستی پا برجاتر است و باقی تر. پس چه خوب که جای پایت در راه درست باشد، وگرنه چقدر قدم ها که برداشته شده و در راه کج بوده است و حالا هیچ اثری از آن باقی نیست.
درست مثل رد پای آدمی روی برفها که سریع از بین می رود...

حرفهای شما
مهمونای خونه ی من

داستانک...

پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۱۴ ب.ظ

امروز هما خانه نیست، رفته است به خانه پدرش به جهت استراحت.

نوزادی در راه است و باید راحت باشد گرچه دیر به فکر این راحتی افتاد، رنگ و رویش از حمل این جنین که خودش او را لوبیا خطاب می کند زرد شده است. 8 ماه می گذرد و ما منتظر 5 اردیبهشت به بعد هستیم که دیدگانمان روشن به جمال نیما شود.

اسمش را مشترک انتخاب کردیم. خدا کند سالم و سلامت باشد و مفید در آینده...

هما که نیست خانه سوت وکور است و منم ساکت و نابینا.

گذری بر فضای مجازی زدم و اندکی این ور و آن ور تا که رسیدم به صفحه ای که زده بود " بالاخره صدا و تصویر جلال را پیدا کردم"، منظورش آل احمد بود.

سخنرانی در دانشگاه تهران بود و بسیار اندک در حد یک دقیقه.

می گفت آدمی که مدام می خورد و می خوابد آمبولی می شود یعنی خونش لخته می شود. حالا آدم هنرمند باید حرکت کند وگرنه او هم خونش لخته می شود.

حرفهای جلال زیباست و هر کدام کنایه از موضوعی دارد.

دوباره گذری بر فضای مجازی و این بار هر صفحه ای که باز می شود عکس زنی با گردنبند مرغ میناست که می بینی خانم شهرزاد است با رنگ و لعاب.

صحبت از سریال شهرزاد شد و امروز خواندم که قرار است سه فصل باشد...

سریال خوبی است ولی به نظرم کش و قوس زیاد نداشته باشد بهتر است چون اینگونه ماندگار می شود وگرنه می شود ستایش دوم...

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">