جای پا...

جای پا...

باید قدم برداری و حرکت کنی.
وگرنه اگر یک جا بمانی و راکد شوی، زود می گندی و می پوسی.
باید قدم برداشت و حرکت کرد، نباید یک جا ماند. گرچه همین قدم برداشتن هم باید با حساب و کتاب باشد. چه راست بروی و چه کج؛ جای پایت روی زمین می ماند اما جای پای درستی پا برجاتر است و باقی تر. پس چه خوب که جای پایت در راه درست باشد، وگرنه چقدر قدم ها که برداشته شده و در راه کج بوده است و حالا هیچ اثری از آن باقی نیست.
درست مثل رد پای آدمی روی برفها که سریع از بین می رود...

حرفهای شما
مهمونای خونه ی من

این روزها...

يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۶ ب.ظ

این روزها بدجور فکرم مشغول شده.

همه چیزایی که باید برای من آرامش ایجاد کنه حالا شده جزو دغدغه های هر شب و هر روز زندگی من.

وقتی دانشگاه قبول نشدی یه مشکل داری و وقتی میری دانشگاه چند مشکل.

وقتی شاغل نیستی یه مشکل داری و وقتی میری سر کار هزار مشکل پیدا می کنی، مخصوصا وقتی مدیر عامل شرکت یه آدم نالایق و بی عرضه باشه که فقط بخواد حقوقش را بگیره و بقیه رو از سر خودش وا بکنه.

وقتی زن نداری، همه چپ و راست بهت میگن بابا تا کی مجردی؟ داری پیر میشی، پس فردا اختلاف سن خودت و بچه ت زیاد میشه و هزار حرف دیگه و حالا که متاهل شدی یا شدم تازه آنهم 50 درصد، می بینم زندگی متاهلی همه اش دردسر است؛ از روند مزخرف خواستگاری بگیر که باید هی چاپلوسی این و آن را بکنی و حتی پدر و مادر خودت هم از این امر مستثنی نیستند تا روزی که بخواهی راحت دست همسرت را بگیری و بروی توی خانه خودت. (گرچه همسری خوب و مهربان دارم) ولی بیشتر مشکلات زندگی متاهلی ام از نداشتن پس انداز کافی و مناسب است. گرچه باید اقرار کنم که اگر 100 میلیون هم پس انداز کنی باز هم هشتت گرو نهت هست. جدیدا هم که پلک چشم چپم هی می پرد و به احتمال بسیار بالا از اعصاب است.

بماند مساله وام مسکن که هنوز شرکت دارد سر می دواندم.

از دهم این ماه هم امتحانات دانشگاه شروع می شود و من مانده ام چطور مرخصی بگیرم برای امتحانات. آن هم با این مدیر زبان نافهم من. بدتر آنکه دو ترم هم نتوانستم سر جلسه بروم و امتحانات پرید.

این روزها بدجور فکرم مشغول شده است.

تویی که می آیی و می خوانی؛ فقط ثانیه ای برایم دعا کن، شاید نفس تو حق باشد و آن لحظه حواس خدا به تو جمع.

به قول مرحوم حسین پناهی باید گهگاهی برگه ای برداری و رویش بنویسی تعطیل است!!! و بچسبانی اش روی کله ات...

برایم دعا کنید که آرامش بگیرم؛ همین...

نظرات (۴)

سلام

تشکر از مهر شما و تشکر از کامنت خوبتون و ممنون که سر زدید به کلبه من

همیشه شاد باشید و سرافراز
پاسخ:
خواهش می کنم...
دعایتان می کنم تا همه چیز به خوبی و خوشی درست شود تا بتوانید گام های خوب در  زندگی بردارید در پناه حق
مطالب را خیلی خوب و بجا می نویسید. امیدوارم به زودی تمام مشکلات شما رفع و رجوع بشه. مطلب سینمای بی محتوا هم جالب بود.
دعا کردیم داداشی ایشالله همه چی رو به راه میشه...
پاسخ:
ایشالا همه عاقبت به خیر بشن. سپاس
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">