من اینجا بس غریب افتاده ام...
قاصدک هان چه خبر آوردی ؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی اما
گرد بام و در من بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یار ، نه ز دیار و دیاری ، باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که ترا منتظرند
قاصدک در دل من ، همه کورند و کرند...

- ۰ نظر
- ۲۱ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۵۰