تو خودت ممکن الوجودی...
طرف با مادرش آمده بود خرید مبل برای خانه اش. او هم نو عروس بود و خیلی عشق مد.
نگاهی به چهره اش که انداختم یاد عروسک های باربی افتادم. همه ی صورتش را یکی مثل خودش ساخته بود.
بینی عمل شده بود و به طرز بسیار ناشیانه ای کوچک،
لب ها را مقداری کلفت کرده بود،
به گونه هایش هم رحم نکرده بود و آن را هم به دستان مخلوق خالقش سپرده بود،
ابرو ها را هم اندکی به سمت بالا هدایت کرده بود،
موهایش هم که دم اسبی بود و و به رنگ بلوند درش آورده بود و با تکه ای پارچه مثلا پنهانش کرده بود.
باید به او بگویم: تو که خودت به این زودی از چهره ات زده شدی و این قدر بالا و پایینش کردی که به اصطلاح زیبا شوی، اندکی فکر کن و بدان که نامزدت هم خیلی زودتر از تو، از چهره ات خسته می شود.
زیبایی صورت ذاتی است و آن که خداست می دانسته که تو را چگونه باید قلم بزند و حالا تو خود را سپرده ای به مخلوقی که ساخته همان خالق است و خودش سرشار از نقص...
آخر چطور ممکن است کسی که ممکن الوجود است بتواند کار کسی که واجب الوجود است را انجام دهد...
آیا می شود مردم؟؟؟
- ۹۳/۰۵/۱۰