جای پا...

جای پا...

باید قدم برداری و حرکت کنی.
وگرنه اگر یک جا بمانی و راکد شوی، زود می گندی و می پوسی.
باید قدم برداشت و حرکت کرد، نباید یک جا ماند. گرچه همین قدم برداشتن هم باید با حساب و کتاب باشد. چه راست بروی و چه کج؛ جای پایت روی زمین می ماند اما جای پای درستی پا برجاتر است و باقی تر. پس چه خوب که جای پایت در راه درست باشد، وگرنه چقدر قدم ها که برداشته شده و در راه کج بوده است و حالا هیچ اثری از آن باقی نیست.
درست مثل رد پای آدمی روی برفها که سریع از بین می رود...

حرفهای شما
مهمونای خونه ی من

گوسفند کشان

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۱۶ ب.ظ

چند وقتی است که ننوشتم و درگیر چند اتفاق بودم.

امروز پدر و مادر و خواهرها از سفر مکه برمی گردند و حتما حال وهوای تازه ای هم دارند.

دیروز بنرهای دوست و آشنا را بر دیوار باغ روبرویی منزل با میخ های فولادی کوبیدم و همه اش به این فکر بودم که آیا صاحب باغ راضی هست یا نه...

نمی دانم که آیا راضی بود یا نه؟ گرچه تمام سعی و تلاش بر این بود که خسارتی وارد نکنم ولی یک سر سوزن هم بالاخره خودش خسارت است...

غروب روز قبل هم خانواده دایی مشرف شدند منزل ما، آنهم با دو گوسفند به جهت قربانی کردن جلوی زائرین.

گوسفندان زبان بسته را چپانده بودند در صندوق عقب خودروی سمند و از بد روزگار اولین نفر من بودم که درب صندوق عقب خودرو را باز کردم و تا گوسفند چشمش به جمال ما افتاد، آن چنان بع بعی کرد که به گمان چند فحش خواهر و مادر نثارمان کرد.

گرچه آخر شب تلافی کرد و تمام برگ های بوته یاس را نوش جان کرد و من مانده بودم که با چه زبانی به این حرکت ناگوسفندانه اعتراض کنم...

نظرات (۱)

سلام
فقط میتونم بگم شانس باهات یار بوده. چون گوسفندا وقتی تو یه همچین جایی استرس میگیرن و بع بع میکنن، در واقع با اون بع بع میخوان هشدار بدن که ازشون دور شین. چون یا قراره آبیاری کنن و یا از این گلوله های چرمی با محتویات کاه جویده شده (پشکل) تحویل طبیعت بدن. شانس آوردیا
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">