جای پا...

جای پا...

باید قدم برداری و حرکت کنی.
وگرنه اگر یک جا بمانی و راکد شوی، زود می گندی و می پوسی.
باید قدم برداشت و حرکت کرد، نباید یک جا ماند. گرچه همین قدم برداشتن هم باید با حساب و کتاب باشد. چه راست بروی و چه کج؛ جای پایت روی زمین می ماند اما جای پای درستی پا برجاتر است و باقی تر. پس چه خوب که جای پایت در راه درست باشد، وگرنه چقدر قدم ها که برداشته شده و در راه کج بوده است و حالا هیچ اثری از آن باقی نیست.
درست مثل رد پای آدمی روی برفها که سریع از بین می رود...

حرفهای شما
مهمونای خونه ی من

برف...

چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۲۸ ب.ظ

من به بی ریایی برف غبطه می خورم،

به اتحاد دانه هایش رشک می ورزم،

به فداکاریشان حسادتم می شود، من به برف اندیشیده ام.

هیچ دانه ای از آن به دل سیاهی ندارد و ظاهر و باطنش یکیست.

هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد، چراکه با هم یک جاده را طی می کنند و در یک جا آرام می گیرند.

فداکاریشان بی نظیر است.

آن یکی می خواهد زودتر سختی زمین را دریابد تا که هم نوعش بر پشت نرم او آرام گیرد و نکند که سیاهی سخت زمین او را بیازارد.

من برف ها را دوست دارم...                         "سکادا"

http://www.khoogan.com/uploads/posts/2011-01/1294588847_6_8610120621_l600.jpg

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">