جای پا...

جای پا...

باید قدم برداری و حرکت کنی.
وگرنه اگر یک جا بمانی و راکد شوی، زود می گندی و می پوسی.
باید قدم برداشت و حرکت کرد، نباید یک جا ماند. گرچه همین قدم برداشتن هم باید با حساب و کتاب باشد. چه راست بروی و چه کج؛ جای پایت روی زمین می ماند اما جای پای درستی پا برجاتر است و باقی تر. پس چه خوب که جای پایت در راه درست باشد، وگرنه چقدر قدم ها که برداشته شده و در راه کج بوده است و حالا هیچ اثری از آن باقی نیست.
درست مثل رد پای آدمی روی برفها که سریع از بین می رود...

حرفهای شما
مهمونای خونه ی من

سفری کوتاه به شهرستانک

شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۲، ۰۷:۰۱ ب.ظ

دیروز جمعه 92/7/12 به همراه همسرمحترمه که چند ماهیست عقد کرده ایم گذری به یکی از روستاهای اطراف تهران زدیم آنهم به این نیت که هم تفریحی کرده باشیم و هم فراری از دست زندگی یکنواخت شهری و ماشینی.

اول قرار بود به سمت طالقان برویم که شرایطش مهیا نبود و تصمیم به رفتن به سمت روستای شهرستانک که در جاده چالوس هست به سرمان زد و ما هم از خدا خواسته سریع بساط را مهیا کردیم و به جاده زدیم.

آنهم با یک سبد، گاز پیک نیک، کتری و بشقاب و چند چیز دیگر که همه شان عاریه ای از مادر بود و چهار تخم مرغ با گوجه به جهت سیر کردن شکم هامان در ظهر و اندکی میوه.

و تازه برایتان بگویم که خودرویمان هم پرایدی بود که آن را هم از سید حامد قرض گرفتیم و راهی شدیم.

حوالی 9 از تهران راهی کرج شدیم، به کرج که رسیدیم از مرد میان سالی که با دود همدم بود آدرس جاده چالوس را پرسیدیم که او هم نشانمان داد و این آدرس 500 تومان برایمان آب خورد، آخر مردک معتاد بود و دستش دراز.

جاده چالوس را در پیش گرفتیم تا به روستای شهرستانک برسیم.

هوا مطبوع و خنک بود و خبری از دود نبود اما هنوز هم آلودگی صوتی و ترافیک حاضر بود.

بعد از گذشتن از آسارا و عبور از شش تونل کوچک به سد امیرکبیر رسیدیم و اندکی توقف به بهانه ی گرفتن چند عکس و پرسیدن آدرس که مغازه دار گفت 25 تای دیگر داری.

دو یا سه کیلومتر بعد از تونل هشتم به ابتدای روستای شهرستانک رسیدیم که تابلویی در ابتدای جاده ی سمت راست، رسیدن به جاده ی آن را نوید می داد.

از شهرستانک اندکی برایتان بگویم که روستاییست زیبا و حدود 800 نفر جمعیت دارد و سرشار از باغ های خصوصی است. بافت روستا تقریبا دچار تغییراتی شده و سبک قدیمی خود را حفظ نکرده و جنس خانه ها از آهن و آجر و سیمان است و شاید چند تایی خانه با بافت قدیمی هنوز باشد.

شغل مردمش هم باغداری و دامداری است و کندوهای عسل هم به چشم می خورد.

جاذبه تاریخی چندانی ندارد به جز کاخ ناصرالدین شاه که در بالای روستا قرار دارد و رفتن به آن اندکی سخت است چرا که اهالی محترم باغدار جاده منتهی به کاخ را خصوصی کرده اند و درب آهنی بر جاده گذاشته اند. برای رسیدن به کاخ ]به گفته یکی از اهالی[ باید از جاده اصلی بگذری و خودرو را پارک کنی و 30 دقیقه ای پیاده روی، تا رسیدن به محل ییلاقی ناصرالین شاه (ما که از خیرش گذشتیم و ندیدیم).

در اطراف روستا خانه های نوساز بسیار زیادست که نشان از حضور مرفهین محترم دارد که سبک سنتی روستا را بر هم زده اند و معماری غربی را جایگزین کرده اند.

خلاصه اینکه ما هم در پایین روستا، کنار رودخانه بساط را پهن کردیم به جهت استراحت و فیض بردن از طبیعت.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">